Monday 30 July 2007

مریخ




مريخ
مريخ از نظر فاصله از خورشيد چهارمين سياره منظومه شمسي ست. مريخ يكي از همسايه هاي ديوار به ديوار زمين در فضاست! مريخ هم مثل بقيه عناصر منظومه شمسي، 6/4 ميليارد سال پيش متولد شده است. اندازه مريخ نصف اندازه زمين است


چرا رنگ مريخ قرمز است؟
اگر از زمين نگاه كنيم، رنگ مريخ نارنجي مايل به قرمز براق و روشن است. اين رنگ به خاطر اين است كه خاك مريخ از مواد معدني غني از آهن تشكيل شده. اين رنگ همچنين شبيه به رنگ زنگ زدگي ست كه به خاطر تركيب آهن و اكسيژن است.


سطح مريخ
سطح مريخ خشك و سنگي و پوشيده از خاك غني از آهن است. سطح مريخ شکل های مختلفي دارد كه در روي زمين هم وجود آنها معمولي ست. اين شکل ها شامل دشت ها، دره ها، آتشفشان ها، يخ هاي قطبي، آبراه ها و دره هاي تنگ مي شود. اما چاله هايي كه در روي سطح مريخ ديده مي شود، در روي زمين نادر است. دانشمندان شواهد محكمي پيدا كرده اند كه نشان مي دهد كه زماني آب روي سطح مريخ جاري بوده است.




اندازه
مريخ حدود 4222 مايل (6790 كيلومتر) قطر دارد. اين رقم 53 درصد يا يك كمي بيش از نصف قطر زمين است.

تركيب سياره ای
دانشمندان هنوز چيز زيادي درباره مريخ نمي دانند. يك روش خوب براي مطالعه, كار گذاشتن شبكه اي از گيرنده هاي حركتي به نام سيسمومتر روي سطح مريخ است. اين ابزار, حركات كوچك روي سطح را اندازه گيري مي كند. دانشمندان اين ابزار را به كار مي گيرند تا درباره لايه هاي زيرين هم اطلاعاتي به دست آورند. محققان از اين تكنيك معمولاً براي مطالعه داخل زمين استفاده مي كنند.
دانشمندان چهار منبع كسب اطلاعات درباره داخل مريخ دارند.1- محاسبه تراكم، جرم، جاذبه و مواد در حال گردش سياره. 2- دانش به دست آمده درباره سياره هاي ديگر. 3- تجزيه وتحليل شهاب سنگ هايي كه روي زمين مي افتند 4- داده هايي كه توسط سفينه هاي فضايي در حال گردش جمع آوري مي شود. به اين ترتيب دانشمندان فكر مي كنند كه مريخ شايد مثل زمين سه لايه اصلي داشته باشد.

لايه هاي مريخ

پوسته: دانشمندان حدس مي زنند كه متوسط ضخامت پوسته مريخ 30 مايل (50 كيلومتر) باشد. احتمالاً ضخامت پوسته در شمال باريك تر از جنوب است. بيشتر پوسته شايد از يك سنگ آتشفشاني به نام بازالت تشكيل شده باشد كه غني از آهن است. وجود بازالت در پوسته زمين و ماه هم معمولي ست. بعضي از سنگ هاي پوسته اي مريخ، به ويژه در نيمكره شمالي ممكن است شكلي از "اندسيت" باشد كه نوعي ديگر از سنگ آتشفشاني ست كه باز هم در روي زمين يافت مي شود. تفاوت اندسيت با بازالت اين است كه اندسيت سيليكات دارد كه بازالت ندارد. سيليكات از سيليكون و اكسيژن تشكيل شده.

منتل: تركيب منتل مريخ مشابه منتل زمين است و عمدتاً از سيليكون، اكسيژن، آهن و منيزيوم تشكيل شده. منبع گرماي داخل مريخ شايد مشابه منبع گرماي داخل زمين باشد. اين گرما از شكستن هسته اتم هاي عناصري مثل اورانيوم، پتاسيم و توريوم ناشي مي شود. به خاطر گرماي راديو اكتيويته، متوسط دماي منتل مريخ ممكن است 2700 درجه فارنهايت (1500 درجه سانتي گراد) باشد.

هسته: احتمالاً هسته مريخ از آهن، نيكل و سولفور تشكيل شده. تراكم مريخ اشاراتي به اندازه هسته مي كند. تراكم مريخ كمتر از تراكم زمين است. بنابراين شعاع هسته مريخ بايد كوچك تر از شعاع هسته زمين باشد. شعاع هسته مريخ شايد بين 900 و 1200 مايل (1500 و 2000 كيلومتر) باشد. برخلاف زمين كه بخشي از هسته اش مذاب است، ممكن است كه هسته مريخ جامد باشد.
دانشمندان حدس مي زنند كه هسته مريخ جامد باشد چون كه مريخ حوزه مغناطيسي قابل توجهي ندارد. حوزه مغناطيسي تأثيري ست كه يك شيء مغناطيسي در منطقه اطرافش به جا مي گذارد. وجود حركت در داخل هسته مذاب سياره، هسته را شيئي مغناطيسي مي كند. اين حركت در هسته مذاب هم, با چرخش سياره ايجاد مي شود.
بعضي از داده ها از وجود سنگ هاي مغناطيسي قوي تر در ميان سنگ هاي قديمي مريخ حكايت دارد. بنابراين شايد در گذشته هاي دور داخل مريخ داغ تر بوده و اين سياره هسته مذاب داشته است.

جرم وتراكم و نيروي جاذبه
جرم مريخ 42/6 ضربدر 10 به توان 20 كيلوگرم است. اين رقم يك نهم جرم زمين است. تراكم مريخ حدود 933/3 گرم بر سانتي متر مكعب است. اين رقم 70 درصد تراكم زمين است. چون تراكم مريخ خيلي كمتر از تراكم زمين است، نيروي جاذبه در سطح مریخ فقط 38 درصد تراکم زمين است. يعني يك شخص 100 پوندي روي مريخ وزنش 38 پوند مي شود. اگر شخصي در مريخ سنگي را از ارتفاع به پايين بيندازد، سنگ آهسته تر از همان سنگ اگر روي زمين رها شود، روي سطح مريخ مي افتد.

جو
مريخ جو خيلي باريكي دارد. اين جو از 3/95 درصد دي اكسيد كربن، 7/2 درصد نيتروژن و 6/1 درصد آرگون،07/0 درصد مونوكسيد كربن و 03/0 درصد بخارآب تشكيل شده. جو مريخ نسبت به جو زمين اكسيژن خيلي كمتري دارد. ميزان اكسيژن در مريخ فقط 13/0 درصد است. در مقايسه با جو زمين كه 21 درصد اكسيژن دارد.
در سطح مريخ فشار جوي فقط حدود 10/0 در اينچ مربع يا 7/0 درصد فشار جو در سطح زمين است. وقتي روي مريخ فصل ها تغيير مي كنند، فشار جوي درسطح آن 20 تا 30 درصد تغيير مي كند. اين به بيضي بودن زياد مدار مريخ برمي گردد. مريخ در طول زمستان نسبت به تابستان حدود 20 درصد به خورشيد نزديك تر است. به خاطر همین در يك سال مريخي, كلاه قطبي شمالي نسبت به كلاه قطبي جنوبي دي اكسيد كربن بيشتري جذب مي كند.
ذخاير زيادي از دي اكسيد كربن يخ زده در قطب هاي شمال و جنوب مريخ وجود دارد. در طول فصل گرما بخشي از كلاه قطبي ذوب مي شود و دي اكسيد كربن آزاد مي شود. در طول فصل سرما بخشي از كلاه قطبي يخ مي زند و دي اكسيد كربن جو كم مي شود.
مقدار زيادي ذرات گرد و غبار معلق در جو مريخ وجود دارد. اين ذرات كه حاوی مقدار زيادي اكسيد كربن است، نور آبي را جذب مي كند. بنابراين آسمان آبي كمي دارد و رنگش به صورتي-زرد مي زند.

ابرهاي مريخ
در جو مريخ ابرهاي باريكي كه از ذرات دي اكسيد كربن يخ زده تشكيل شده اند, مي توانند در عرض هاي جغرافيايي بالا شكل بگيرند. علاوه بر ابرها وجود مه رقیق و تركيب ذرات يخ آب هم در مريخ معمول است. مه و بخار مخصوصاً در اول صبح معمول است. در اين زمان دما در كمترين ميزان است و بخار آب بيشتر به هم فشرده مي شود.

باد و توفان هاي گرد و غبار
در مريخ فشردگي يا تبخير دي اكسيد كربن در قطب ها، گردش هوا را تحت تأثير قرار مي دهد. موقعي كه زمستان شروع مي شود، دي اكسيد كربن جو در قطب ها به هم فشرده مي شود و بيشتر دي اكسيد كربن به قطب ها مي رود تا در آنجا مستقر شود. موقعي كه بهار از راه مي رسد، برفك دي اكسيد كربن تبخير مي شود و در نتيجه گاز از قطب ها به جاهاي ديگرجريان پيدا مي كند.
بيشتر بادهاي روي سطح مريخ آرامند و سرعت هايي در حدود شش مايل در ساعت (10 كيلومتر در ساعت) دارند. بادهاي تندي با سرعت 55 مايل در ساعت (90 كيلومتر در ساعت) هم مشاهده شده. اما به هر صورت اين تندبادها هم نسبت به بادهايي با همان سرعت در زمين نيروي خيلي كمتري دارند و اين به خاطر تراكم كمتر جو مريخ است.
بادهاي كوچك و چرخان مي توانند گرد وغبار را از سطح مريخ بلند كنند. اين بادها توفان هاي كوچك ولي موذی ای مثل ترنادو درست مي كنند. توفان هاي گرد وغباري بزرگ وقتي به وجود مي آيد كه باد گرد و غبار را به سمت جو بالا مي برد. گرد وغبار نور خورشيد را جذب مي كند و هواي اطراف را گرم مي كند. هنگامي كه گرماي هوا بيشتر مي شود, بادهاي بيشتري رخ مي دهد و گرد و غبارهاي بيشتري را بالا مي برد. در نتيجه توفان قوي تر مي شود.
توفان هاي گرد و غبار با مقياس هاي بزرگ تر, مي توانند منطقه اي به وسعت بيش از 200 مايل (320 كيلومتر) تا چند هزار مايل يا كيلومتر را دربربگيرند. بزرگ ترين توفان ها مي تواند تمام سطح مريخ را بپوشاند. اين توفان ها اندازه غير معمولي ندارند. ولي مي توانند چند ماه به طول انجامند. قوي ترين توفان ها تقريباً تمام سطح مريخ را از نظرها پنهان مي كنند. چنين توفان هايي در سال 1971 و 2001 رخ دادند. هرموقع مريخ بيشتر به خورشيد نزديك مي شود, توفان هاي گرد و غبار معمول تر مي شود. به اين خاطر در اين شرايط توفان ها بيشتر رخ مي دهند. چون كه خورشيد جو را بيشتر گرم مي كند.

مدار مريخ
مثل همه سياره هاي منظومه شمسي، مريخ هم در مدار بيضي شكل دور خورشيد سفر مي كند. ولي مدار آن بيشتر از بقيه سياره ها (پلوتون استثناست البته اگر واقعاً سياره باشد) حالت بيضي دارد. فاصله مريخ تا خورشيد وقتي كمترين فاصله را دارد 206620000 كيلومتر است و وقتي فاصله اش بيشتر است 249230000 كيلومتر است.
فاصله بين زمين و مريخ هم به موقعيت دو سياره در مدارشان بستگي دارد. موقعي كه اين فاصله كم است به 54500000 كيلومتر مي رسد و وقتي فاصله زياد است به 401300000 كيلومتر بالغ مي شود.
كجي محور مريخ, مثل زمين باعث مي شود مقدار نور خورشيدي كه روي بخش هاي مشخصي از سياره مي افتد در طول سال خيلي مختلف باشد. در نتيجه مريخ هم مثل زمين فصل دارد.

طول روز وسال در مريخ
مثل زمين، مريخ هم از غرب به شرق دور محورش مي چرخد. روز خورشيدي روي مريخ 24 ساعت و 39 دقيقه و 35 ثانيه است. اين مدت, زماني ست كه طول مي كشد تا مريخ يك بار دور خودش بچرخد. يك روز زميني 24 ساعت طول مي كشد. يعني هر روز روي مريخ 03/1 روز زميني طول مي كشد. يك سال روي مريخ 687 روز زميني به طول مي انجامد. اين مدتي ست كه مريخ يك بار دور خورشيد مي گردد.

دما
متوسط دماي سطح مريخ 81- درجه فارنهايت (63- درجه سانتي گراد) است. تنوع دما از 68 درجه فارنهايت (20 درجه سانتي گراد) تا 220- درجه فارنهايت (140- درجه سانتي گراد) متغير است. مريخ خيلي سردتر از زمين است.
هنگامي كه جو گرد و غبار زيادي دارد, دماي جو مي تواند گرم تر از حد طبيعي شود. چون گرد و غبار نور خورشيد را جذب مي كند و سپس بيشتر گرماي به دست آورده را به گازهاي جو انتقال مي دهد.

صورت ماه
عكسي كه به وسيله ناسا گرفته شده به خاطر وجود سنگ ها وساير شکل های زمين شناسي روي سطح مريخ, نشان مي دهد كه مريخ شبيه به صورت يك بشر است.

ماه هاي مريخ
مريخ دو تا ماه دارد. فوبوس و ديموس. آنها احتمالاً سيارك هايي هستند كه به مدار مريخ كشيده شده اند.

زمین





زمين
از نظر فاصله از خورشيد، زمين سومين سياره در منظومه شمسي ست. زمين در مداری دور خورشيد مي گردد. زمين تنها سياره منظومه شمسي ست كه در آن حيات وجود دارد.
سطح زمين با آب، سنگ و خاك پوشيده شده و هوا دور آن را فرا گرفته. حيوانات و گياهان تقريباً در همه سطح زمين زندگي مي كنند. آنها به اين دليل مي توانند در روي زمين زندگي كنند كه زمين فاصله مناسبي از خورشيد دارد. موجودات زنده به گرما و نور خورشيد نياز دارند. اگر زمين به خورشيد نزديك تر بود آنقدر گرم مي شد كه موجودات زنده نمي توانستند در آن زندگي كنند. اگر هم دورتر از خورشيد بود آنقدر سرد مي شد كه موجودات زنده باز هم نمي توانستند در آن زندگي كنند. همچنين زمين مقدار زيادي آب دارد. بيشتر موجودات زنده به آب نياز دارند.

اندازه
قطر زمين حدود 8000 مايل يا 13000 كيلومتر است. زمين از نظر اندازه پنجمين سياره منظومه شمسي ست (بعد از مشتري، زحل، اورانوس و نپتون). قطر مشتري كه بزرگ ترين سياره منظومه شمسي ست 11 برابر بزرگ تر از قطر زمين است. قطرپلوتون كه كوچك ترين سياره منظومه شمسي ست يك پنجم قطر زمين است.
ارسطو (276-194 قبل از ميلاد) استادي يوناني بود كه براي اولين بارمحيط زمين را تعيين كرد. او سايه ماه در مصر را در ميانه تابستان در چاه هاي عميق سين (كه حالا آسوان روي نيل در است) و نیز اسكندريه با هم مقايسه كرد. ارسطو تقريباً فرض كرد كه اشعه خورشيد موازي هستند. با دانستن فاصله بين دو مكان، او موقعيت زمين را 250000 استاديا محاسبه كرد. اين كه استاديا دقيقاً چه ميزان فاصله است نمي دانيم. بنابراين درستي اين محاسبه معلوم نيست. اما ظاهراً خيلي به اندازه واقعي نزديك بوده است. او همچنين به درستي كجي محور زمين و فاصله زمين تا ماه و خورشيد را محاسبه كرد.

شكل
تصور بيشتر مردم اززمين يك توپ است كه قطب شمال در نوك و قطب جنوب در كف آن قرار دارد. زمين و ساير سيارات، ماه هاي بزرگ و ستارگان و در حقيقت بيشتر اشيايي كه در فضا هستند و قطر آنها بزرگ تر از حدود 200 مايل يا 320 كيلومتر است به خاطر نيروي جاذبه کنار هم هستند. جاذبه، مواد را به طرف مركز اجسام مي كشد.
ماه هاي كوچك مثل دو تا ماه های مريخ چنان جاذبه كمي دارند كه گرد نشده اند و به جاي آن قلمبه و ناصاف باقي مانده اند.
براي بدن هاي ما پايين، مسيري ست كه جاذبه ما را به طرف خود مي كشد. آدم ها در هر جايي روي زمين كه باشند احساس مي كنند كه به طرف مركز زمين كشيده مي شوند (مردم اسپانيا و نيوزيلند برعكس اين را مي گويند). بالا از نظر مردم رو به آسمان است. جاذبه در مورد سيارات وماه هاي ديگر همين گونه عمل مي كند.اما به هر صورت زمين كاملاً گرد نيست. چرخش زمين باعث مي شود كه ميانه اش كه همان استواست قلمبه و برآمده باشد. قطر زمين از قطب شمال تا قطب جنوب 789983 مايل يا 1271354 كيلومتر است. اما از ميان استوا 792641 مايل يا 1275632 كيلومتر است. اين تفاوت 58/26 مايل يا 78/42 كيلومتر است.
اين مقدار فقط 1 به 298 قطر زمين است. تفاوت به قدري كم است كه به سادگي نمي توان آن را از فضا تشخيص داد. بنابراين سياره گرد به نظر مي رسد. همچنين برآمدگي، محيط زمين در اطراف منطقه استوا را بزرگ تر از قطب ها كرده. محيط اطراف استوا 16/40075 كيلومتر است در حالي كه در قطب ها فقط 00/40008 كيلومتر است. محيط در جنوب استوا بزرگ ترين محيط زمين است.چنانكه زمين شكل گلابي شكل ملايمي دارد. زمين همچنين كوه ها و دره هايي دارد. اما اين شکل ها در مقايسه با اندازه زمين به قدري كوچكند كه از فضا زمين صاف به نظر مي آيد.

ماه
زمين يك ماه دارد. قطر ماه حدود يك چهارم قطر زمين است. ماه ممكن است زماني يك بخش زمين بوده كه بر اثر برخورد يك جسم غول پيكر با زمين در ميلياردها سال پيش شكسته و از زمین جدا شده باشد.



جرم، تراكم و سرعت فرار از جاذبه
جرم زمين حدود 98/5 ضربدر 10 به توان 24 كيلوگرم است. متوسط تراكم زمين 5520 كيلوگرم بر متر مكعب است (تراكم آب 1027 كيلوگرم بر مترمكعب است). زمين متراكم ترين سياره در منظومه شمسي ماست.
براي فرار از كشش جاذبه اي زمين سرعت يك شيء بايد به 24840 مايل در ساعت يا 11180 متر در ثانيه برسد.

طول يك روز و يك سال بر روي زمين
هر روز روي زمين 93/23 ساعت طول مي كشد. يعني 93/23 ساعت طول مي كشد تا زمين يك بار به دور محورش بچرخد (اين روز نجومي ست). هر سال زميني 26/365 روز طول مي كشد يعني 26/365 روز طول مي كشد تا زمين يك بار دور خورشيد بگردد). اين زمان سال نجومي ناميده مي شود. از آنجايي كه زمين در هر سال و در هر بار چرخشش نمي تواند اين دور را كامل كند در هر سال شش ساعت كنار گذاشته مي شود و درهرچهار سال يك روز به سال اضافه مي شود. اين سال كه 366 روز دارد سال كبيسه ناميده مي شود. اين روز در ايران در پايان سال و در ماه اسفند به سال شمسی اضافه مي شود و بنابراين در سال كبيسه اسفند 30 روز دارد. چرخش زمين در طول زمان آهسته تر مي شود (حدود يك ثانيه در هر ده سال آهسته تر می شود).


مدار زمين
زمين مثل هم سيارات منظومه شمسي ما در مسيري به نام مدار دور خورشيد سفر مي كند. زمين حدود 93 ميليون مايل يا 150 ميليون كيلومتر از خورشيد فاصله دارد. اين فاصله به عنوان يك واحد نجومی ( (AUتعريف شده. زماني كه زمین در نزديك ترين فاصله اش از خورشيد قرار مي گيرد, این فاصله پريهليون ناميده مي شود كه حدود دوم ژانري هر سال رخ مي دهد. در اين زمان زمين به فاصله 4/91 ميليون مايلي يا 1/147 ميليون كيلومتري از خورشيد مي رسد. يك سال طول مي كشد تا زمين يك دور سفر در مدارش را به دور خورشيد كامل كند. دورترين فاصله از خورشيد آفليون ناميده مي شود كه حدود دوم جولاي هرسال رخ مي دهد. در اين زمان فاصله زمین از خورشيد 8/94 ميليون مايل يا 6/152 ميليون كيلومتر مي شود.


كجي محور زمين و فصل ها
محور زمين از خط عمود تا سطح بيضي 45/23 درجه كج شده. اين كجي به ما چهار فصل سال را داده که همان بهار، تابستان، پاييز و زمستان هستند. به خاطر اين كه محور كج شده، بخش هاي مختلف زمين در زمان هاي مختلف سال به سمت خورشيد جهت پيدا مي كنند. اين روي مقدار نوري كه از خورشيد در هر جهت مي رسد تأثير مي گذارد.

سرعت
در استوا سطح زمين با سرعت 40000 كيلومتر در هر 24 ساعت حركت مي كند. اين سرعت حدود 1040 مايل در ساعت يا 1670 كيلومتر در ساعت است. اين محاسبه با تقسيم محيط زمين در استوا (حدود 24900 مايل يا 40070 كيلومتر) بر تعداد ساعات يك شبانه روز (24 ساعت) به دست آمده. هنگامي كه شما به سمت هر يك از دو قطب حركت مي كنيد اين سرعت به تقريباً صفر كاهش پيدا مي كند. (اين وقتي ست كه محيط زمين در عرض هاي جغرافيايي بسيار زياد به صفر نزديك مي شود)
زمين با سرعت حدود 30 كيلومتر در ثانيه به دور خورشيد حركت مي كند. اين با سرعت چرخش زمين كه نزديك به 5/0 كيلومتر در ثانيه است فرق دارد. (در عرض جغرافيايي مياني-نزديك به استوا)

دماي روي زمين
نوسان دما روي زمين بين127- درجه فارنهايت تا 136 درجه فارنهايت يا 88- درجه سانتي گراد تا 58 درجه سانتي گراد يا 185 كلوين تا 311 كلوين متغير است. سردترين دماي ثبت شده روي قاره قطب جنوب (وستوك در جولاي 1983) بوده است. گرم ترين دماي ثبت شده مربوط به قاره آفريقا (ليبي سپتامبر 1922) بوده است.
اثر گلخانه اي گرما را در جو زمين به دام مي اندازد. جو به بعضي از شعاع های اشعه زير مادون قرمز اجازه مي دهد كه مجدداً به طرف فضا فرار كنند. بعضي ازاين اشعه ها به درون سياره منعكس مي شوند.

جو
جو زمين عبارت از يك لايه باريك از گازهايي ست كه زمين را احاطه كرده اند. جو از 78 درصد نيتروژن، 21 درصد اكسيژن، 9/0 درصد آرگون، 03/0 درصد دي اكسيد كربن و مقادير كمي از گازهاي ديگر تركيب شده. به وجود آمدن شکل های متفاوت حيات بر روي زمين, به تركيب جو بستگي داشته است.

Saturday 28 July 2007

ناهید




ناهيد
در منظومه شمسي ما ناهيد بعد از عطارد دومين سياره نزديك به خورشيد است. ناهيد داغ ترين سياره در منظومه شمسی ماست. اين سياره با ابرهاي اسيد سولفوريكي كه به سرعت در حال چرخش و حركتند پوشيده شده كه گرماي خورشيد را به دام مي اندازند. جو ناهيد بيشتر از دي اكسيد كربن است. با این که ناهيد هسته آهني دارد ولي فقط يك حوزه مغناطيسي خيلي ضعيف دارد. ناهيد سياره اي ست كه انسان در جو سمي اش خفه مي شود، در گرماي بسيار زيادش پخته مي شود و در فشار جوي وحشتناكش خرد مي شود. اين سياره در هنگام سپيده دم و نيز غروب خورشيد كاملاً درخشان و به خوبي قابل مشاهده است. به خاطر همين به ستاره بامداد يا ستاره شامگاه معروف است. اين سياره وقتي به خورشيد نزديك تر مي شود, از زمين فقط در هنگام سپيده دم و غروب قابل مشاهده است.
شبيه ترين سياره به زمين
سياره ناهيد به عنوان قل زمين شناخته مي شود. چون از نظر اندازه، جرم، تركيب و فاصله از خورشيد اين دو سياره خيلي شبيه به هم هستند. هيچ سياره ديگري هم به اندازه ناهيد به زمين نزديك نمي شود. وقتي ناهيد خيلي به زمين نزديك می شود فاصله اش از زمين به حدود 7/23 ميليون مايل (2/38 ميليون كيلومتر) مي رسد.
وقتي از زمين به ناهيد نگاه مي كنيم، ناهيد از هر سياره ديگري يا از هر ستاره ديگري درخشان تر است. به خاطر نزديكي ناهيد به زمين و ابرهاي دورش كه نور خورشيد را منعكس مي كنند، اين سياره درخشان ترين سياره در آسمان به نظر ما مي رسد. در زمان هاي مشخصي از سال، ناهيد در ميان ستاره ها و سياره ها اولين شيئي ست كه درشامگاه در غرب آسمان ديده مي شود. در زمان هايي نیز آخرين شيئي ست كه هنگام صبح در آسمان شرقي ديده مي شود. حتي وقتي ناهيد نزديك زمین است، در هنگام بيشترين ميزان درخشندگيش مي توان آن را در نور روز هم مشاهده كرد.
اندازه
قطر ناهيد حدود 7520 مايل (12100 كيلومتر) است كه 400 مايل (644 كيلومتر) كمتر از زمين است يا حدود 95 درصد قطر زمين را دارد.
دما
ناهيد گرم ترين سياره در منظومه شمسي ماست. ابرهايي كه آنرا دربرگرفته اند، گرماي خورشيد را به دام مي اندازند (اثر گلخانه اي) و اين باعث مي شود كه گرماي ناهيد به 480 درجه سانتي گراد برسد. گياهان و جانوراني كه روي سطح زمين زندگي مي كنند به خاطر گرماي زياد نمي توانند روي سطح ناهيد زندگي كنند. ولي نمي دانيم كه آيا هيچ نوعي از حيات در ناهيد وجود ندارد؟ دانشمندان شك دارند كه در ناهيد هيچ شكلي از زندگي وجود داشته باشد.
ستاره شناسان باور دارند كه دماي زياد سطح ناهيد را مي توان با اثر گلخانه اي توضيح داد. يك گلخانه اجازه مي دهد انرژي تابشي از خورشيد بتابد ولي مانع از آن مي شود كه بيشتر گرما از آن منعكس شود. ابرهاي ضخيم و جو متراكم ناهيد همين كار را انجام مي دهند. انرژي تابشي خورشيد به جو سياره مي رسد, ولي ذرات بزرگ اسيد سولفوريكي كه در ابر وجود دارند و مقدار زياد دي اكسيد كربني كه در جو وجود دارد بيشتر انرژي خورشيد را درسطح سياره به دام مي اندازد.
جرم و تراكم
جرم ناهيد حدود چهار پنجم جرم زمين است. نيروي جاذبه روي ناهيد كمتر از زمين است. به همين دليل وزن يك شيء 100 پوندي بر روي زمين، روي ناهيد به حدود 88 پوند مي رسد. ناهيد همچنين نسبت به زمين تراكم كمتري دارد. يعني وزن تکه ای از ناهيد كمي كمتر از وزن همان تکه از زمين است. ناهيد بعد از زمين و عطارد متراكم ترين سياره منظومه شمسي ماست.
مدار
ناهيد بعد از عطارد نزديك ترين سياره به خورشيد است. متوسط فاصله ناهيد از خورشيد حدود 2/67 ميليون مايل (2/108 ميليون كيلومتر) است (زمين 150 ميليون كيلومتر و عطارد 9/57 ميليون كيلومتر از خورشيد فاصله دارند). مدار ناهيد بيشتر دايره اي شكل است تا بيضي شكل. در حالي كه مدار بيشتر سيارات
ديگر بيضي شكل است.

طول روز و سال
ناهيد خيلي آهسته مي گردد. هرروز روي ناهيد 243 روز زميني طول مي كشد. 225 روز زميني يا 2/71 ماه هم طول مي كشد تا ناهيد يك بار به دور خورشيد بگردد و يك سال پديد آید. موقعي كه ناهيد و زمين نزديك يكديگرند, ما هميشه يك طرف ناهيد را مي بينيم.
سطح و جو
اگرچه ناهيد قل زمين ناميده مي شود، ولی وضعيت سطحش خيلي با زمين فرق مي كند. زمين شناسان به سختي درباره سطح ناهيد چيزي آموخته اند. چون اين سياره با ابرهاي ضخيمي از اسيد سولفوريك پوشيده شده. در نتيجه دانشمندان از رادار، تجهيزات ستاره شناسي راديويي و كاوشگرهايي كه به ناهيد مي روند براي به دست آوردن اطلاعات استفاده مي كنند. به اين ترتيب آنها متوجه شده اند كه سطح ناهيد بسيار داغ و خشك است. هيچ آب مايعي در اين سياره وجود ندارد. چون گرماي زياد باعث مي شود كه هر مايعي در ناهيد بجوشد.

ماه
ناهيد ماه ندارد

اولين فضاپيمايي كه به ناهيد رفت
ونرا3 (Venera3 ) اولين فضاپيمايي بود كه به ناهيد رسيد. اين فضاپيماي اتحاد شوروي سابق در سال 1965 به ناهيد فرستاده شد. در سال 1966 به ناهيد رسيد و كپسولش با چتر نجات روي سياره فرود آمد. اما درست قبل از اين كه به جو وارد شود تماس با اين فضاپيما قطع شد.


Thursday 26 July 2007

عطارد


عطارد
عطارد نزديك ترين سياره به خورشيد است. اين سياره كوچك خاكي تقريباً هيچ جوي ندارد. به خاطر اندازه كوچك و نزديك بودن فاصله عطارد به خورشيد سخت است كه اين سياره را از زمين بدون تلسكوپ ببينيم. در زمان هاي مشخصي از سال مي توان عطارد را درست بعد از غروب خورشيد در ارتفاع پاييني در غرب آسمان ديد. در مواقع ديگر عطارد درست قبل از طلوع خورشيد در شرق آسمان در ارتفاع پاييني ديده مي شود.


اندازه
قطر عطارد 3032 مايل يا 4879 كيلومتر يعني حدود دو پنجم قطر زمين است. اين سياره بعد از پلوتون كوچك ترين سياره منظومه شمسي ست. عطارد فقط اندكي بزرگ تر از ماه زمين است.








مدار
مدار عطارد بسيار بيضي ست. بنابراين در نزديك ترين مكان ممكن به خورشيد فاصله اش از خورشيد به 28 ميليون و 580 هزار مايل ( 46 ميليون كيلومتر) مي رسد و وقتي در اين مدار بيضي در دورترين مكانش از خورشيد قرار مي گيرد فاصله اش از خورشيد حدود 70 ميليون كيلومتر مي شود. فاصله عطارد از زمين، موقعي كه از هميشه به زمين نزديك تر است 48 ميليون مايل يا (77300 میلیون كيلومتر) است. اگر كسي مي توانست وقتي عطارد در نزديك ترين فاصله اش از خورشيد قرار دارد، روي سطح سوزان آن بايستد، خورشيد را سه برابر بزرگ تر از آنچه كه ما در زمين مي بينيم مي ديد.


طول روز و طول سال در عطارد
زمين هر 365 روز يك بار به دور خورشيد مي گردد. در حالي كه عطارد هر 88 روز يك بار به دور خورشيد مي گردد. سرعت گردش عطارد در فضا 30 مايل در ثانيه (48 كيلومتر در ثانيه) است كه از اين نظر هيچ سياره اي سرعتش به پاي آن نمي رسد.
دما
مقادير دما در عطارد بسيار متفاوت است. نزديكي زياد عطارد به خورشيد باعث مي شود دما در سطح آن به 450 درجه سلسيوس يا 840 درجه فارنهايت نيز برسد. از نظر دما فقط ناهيد از عطارد داغ تر است. اما به خاطر اين كه عطارد مقدار كافي گاز در جوش ندارد و تقريباً هيچ جوي ندارد كه گرما را نگه دارد, دماي آن در شب مي تواند به 170- درجه سلسيوس يا 275- درجه فارنهايت سقوط كند. به اين ترتيب دما در عطارد بسيار متغير است.


جرم وتراكم
جرم عطارد 3/3 ضربدر 10 به توان 23 كيلوگرم است. اين ميزان يك بيستم جرم زمين است.
تراكم يا چگالي (نسبت جرم به حجم) عطارد كمتر از زمين است. يعني سنگيني يك تكه از عطارد كمتر از سنگيني حجم همان تكه از زمين است. عطارد كوچك تر از زمين است و بنابراين جرم خيلي كمتري هم نسبت به زمين دارد. تراكم كمتر عطارد نيروي جاذبه آن را نسبت به زمين كمتر كرده است. به طوري كه اين جاذبه فقط 38/0 جاذبه زمين است. به اين ترتيب وزن يك شيء 100 پوندي روي زمين بر روي عطارد فقط 38 پوند مي شود. براي اين كه بفهميد وزنتان در عطارد چقدر است آن را در عدد 38/0 ضرب كنيد.

سطح و جو
سطح عطارد خيلي شبيه به سطح ماه است. سطح عطارد شش درصد نوري را كه از خورشيد به آن مي رسد, بازتاب مي دهد. يعني همان ميزاني را كه ماه بازتاب مي دهد. عطارد مثل ماه با يك لايه باريك از مواد معدني به نام سيليكات ها كه به شكل ذرات ريزند پوشيده شده. عطارد همچنين دشت هاي صاف و پهني دارد. صخره هاي بسيار شيب دار و چاله هاي عميق زيادي نيز دارد. همان طور كه ماه هم چنين است. اين چاله ها موقعي شكل گرفته اند كه شهاب سنگ ها يا ستاره های دنباله دار كوچك به سياره برخورد كرده اند. جو عطارد آن قدر ضخيم نيست كه سرعت شهاب سنگ ها را كم كند و يا آنها را با اصطكاك بسوزاند. كالوريس بيسين Caloris Basin بزرگ ترين چاله عطارد حدود 800 مايل يا 1300 كيلومتر قطر دارد.

بخش هاي داخلي عطارد مثل زمين است!!!
عطارد خشك، بسيار گرم و تقريباً بدون هواست. قدرت پرتو خورشيد بر عطارد نزديك به هفت برابر ميزان پرتو آن بر روي زمين است.
اسكن از عطارد كه به وسيله رادارها از روي زمين انجا م شده نشان مي دهد كه چاله ها در قطب هاي عطارد حاوي يخ آب هستند. كف چاله ها به طور دايمي در مقابل نور خورشيد محافظت مي شوند. بنابراين دما در آنها هيچ وقت به آن حد نمي رسد كه يخ ها را آب كند.
عطارد به وسيله مقدار بسيار كمي هليوم، هيدروژن، اكسيژن و سديوم احاطه شده. اين گازها به قدري باريكند كه بزرگ ترين فشار جوي آنها (نيرويي كه از وزن گازها ناشي مي شود) حدود 000000000002/0 (دو ضربدر10 به توان 10-) كيلوگرم برهر سانتي متر مربع است. در حالی که فشار جو زمين حدود 03/1 كيلوگرم بر هر سانتي متر مربع است. گياهان و جانوران به خاطر نبود اكسيژن و گرماي شديد نمي توانند روي عطارد زندگي كنند. دانشمندان مي گويند اين سياره فاقد هر شكلي از زندگي ست.

چرخش به دور محور خود
هنگامي كه عطارد به دور خورشيد مي گردد، به دور محور خودش- يك خط فرضي كه از مركزش مي گذرد- هم مي چرخد. سياره حدود هر 59 روز زميني يك بار به دور خودش مي چرخد. اين چرخش از چرخش همه سيارات ديگر به جز ناهيد آهسته تر است. در نتيجه آهستگي چرخش سياره به دور محورش و سريع بودن حركتش به دور خورشيد باعث شده كه يك روز يا فاصله طلوع خورشيد تا طلوع بعدي خورشيد 176 روز زميني به طول انجامد.
تا ميانه دهه 1960 ستاره شناسان باور داشتند كه عطارد هر 88 روز زميني يك بار به دور خودش مي چرخد. يعني همان مقدار زماني كه طول مي كشد تا عطارد دور خورشيد بگردد. اگر اين چنين بود يك طرف سياره هميشه رو به خورشيد بود و طرف ديگر هميشه در تاريكي قرار داشت. در سال 1965 مطالعاتي كه از طريق رادار انجام شد، نشان داد كه سياره هر 59 روز يك بار دور خودش مي چرخد.

ماه
عطارد ماه ندارد.




پرواز به سوي عطارد
فضاپيماي مرينرده (Mariner10) اولين و تنها فضاپيمايي ست كه به عطارد رسيده. اين فضاپيما درسال 1973 و 1974 از عطارد بازديد كرد. كمتر از نيمي از سطح عطارد به وسيله اين فضاپيما نقشه برداري شد. در سال 2004 ايالات متحده سفينه مسنجر (Messenger)را به سوي عطارد فرستاد. اين سفينه قرار است در سال هاي 2008، 2009 و 2011 در اطراف عطارد پرواز كند، ازسطح آن نقشه برداري كند و تركيباتش، ساختمان داخليش و حوزه مغناطيسيش را مطالعه كند.

خورشید


خورشید
خورشيد يك توپ شعله ور بزرگ در مركز منظومه شمسي است و فقط از گاز تشكيل شده. خورشید یکی از بیش از 100 میلیارد ستاره ای ست که در کهکشان راه شیری وجود دارند. خورشید حدود 25000 سال نوری از مرکز کهکشان فاصله دارد و یک بار در هر 250 میلیون سال به گرد مرکز کهکشانی می گردد. یک سال نوری مسافتی ست که نور در یک ســال در خلأ مــــی پیماید و مساویست با حـــدود 88/5 تــــریلیون مایل (46/9 تریلیون کیلومتر). خورشيد نور و گرما و ساير انرژي ها را براي زمين تاًمين مي كند. بيشتر گازي كه خورشيد از آن تشكيل شده نسبت به مغناطيس حساس است. حساسيت به مغناطيس اين گاز را به گاز مخصوصي تبديل كرده. به خاطر همين به اين گاز كه خورشيد از آن تشكيل شده پلاسما مي گويند.
بيشتر انرژي اي كه به وسيله خورشيد به خارج فرستاده مي شود به صورت نور و اشعه هاي مادون قرمز هستند كه ما آن را به صورت گرما احساس مي كنيم. نور قابل ديدن و اشعه هاي مادون قرمز دو شكل انرژي يعني انرژي تابشي و انرژي الكترومغناطيسي هستند. خورشيد همچنين مواد ديگري را هم تشعشع مي كند كه بيشتر از پروتون و الكترون تشكيل شده اند.

سن خورشید
خورشيد حدود 5/4 ميليارد سال قبل يعني همان موقعي كه كل منظومه شمسي از ابري از گاز و گرد و غبار به وجود آمد، تشكيل شد.


جرم خورشيد
جرم خورشيد براساس واحد تن عبارت ازعدد دو با 27 صفر است. جرم خورشيد 332900 برابر جرم زمين است و 8/99 درصد جرم كل منظومه شمسي را در خود دارد. متوسط تراكم مواد در خورشيد 4/1 گرم در هر سانتي متر مكعب است. يعني تراكم خورشيد حدود 4/1 برابر تراكم آب و كمتر از يك سوم متوسط تراكم زمين است. اين جرم ها با نيروي جاذبه كنار هم نگه داشته شده اند و فشار و دماي زيادي در هسته خورشيد ايجاد مي كنند.

فاصله با زمین
خورشيد نزديك ترين ستاره به كره زمين است. فاصله خورشيد از سياره ما زمين 149.680.000 كيلومتر يا 92.960.000 مايل است.

دماي خورشيد
در هسته خورشيد دما حدود 15 ميليون درجه سلسيوس يا حدود 27 ميليون درجه فارنهايت است. انرژي اي كه در هسته توليد مي شود اساساً تمام گرما و نوري كه در زمين به ما مي رسد را توليد مي كند. انرژي از هسته به منطقه اي كه نور و انرژي خورشيد از آن ساطع و خارج مي شود جهش مي كند. 17000 سال طول مي كشد تا اين انرژي جديد به این منطقه که منطقه وزش گرمايي ست, برسد. منطقه وزش گرمايي منطقه اي ست كه از آن پلاسماي داغ (مخلوط اتم هاي يونيزه) به طرف بيرون از خورشيد حركت مي كند. وقتي كه گرما به اين منطقه برسد دو ميليون درجه سلسيوس يا 5/3 ميليون درجه فارنهايت از درجه حرارتش كاسته مي شود. دماي سطح يا فوتوسفر حدود 5500 درجه سلسيوس يا 10000 درجه فارنهايت است. در زير اين منطقه دما به بيش از دو ميليون درجه سلسيوس يا 5/3 ميليون درجه فارنهايت مي رسد. در مركز لكه هاي خورشيدي بزرگ دما به 7300 درجه فارنهايت يا 4000 درجه سلسيوس مي رسد.




تركيبات خورشيد
خورشيد هم مثل اكثر ستاره ها بيشتراز اتم هاي عنصر شيميايي هيدروژن تشكيل شده. دومين عنصر فراوان خورشيد هليوم است. اتم هاي هفت عنصر ديگر هم بقيه مواد تشكيل دهنده خورشيد هستند. در برابر هر يك ميليون اتم هيدروژن در خورشيد 98000 اتم هليوم، 850 اتم اكسيژن، 360 اتم كربن، 120 اتم نئون، 110 اتم نيتروژن، 40 اتم منيزيوم، 35 اتم آهن و 35 اتم سيليكون وجود دارد. به اين ترتيب 94 درصد اتم ها هيدروژن هستند و 1/0 درصد خورشيد را عناصري غير از هيدروژن و هليوم تشكيل مي دهد. با اين حال هيدروژن با وجود فراواني سبك ترين عنصر در بين اين عناصر است و فقط 72 درصد جرم خورشيد را تشكيل داده. 26 درصد جرم خورشيد هم از هليوم است.
داخل خورشيد و بيشتر جو آن از پلاسما تشكيل شده. پلاسما گازي ست كه دمايش چنان بالا رفته كه به مغناطيس حساس شده. دانشمندان مي گويند پلاسما با گازهاي ديگر هم فرق دارد و بنابراین مي توان آن را در كنار سه حالت ماده يعني گاز، جامد و مايع حالت چهارم ماده دانست. ستاره ما خورشيد جزو دومين يا سومين نسل ستاره هاست. نسل دوم ستاره ها فقط هيدروژن نمي سوزانند. آنها مواد سنگين تري مثل هليوم و نيز فلزاتي كه سنگين تر از هيدروژن و هليوم هستند را نيزمي سوزانند.

توليد انرژي هسته ای
همجوشي هسته اي در هسته خورشيد مقدار زيادي انرژي ايجاد مي كند. همجوشي هسته اي مرحله تبديل هسته هيدروژن به هسته هليوم است.
در هر ثانيه خورشيد حدود 600000000 تن هسته هيدروژن را به هسته هليوم تبديل مي كند. اين واكنش همجوشي هسته ای خورشید در هر ثانیه حدود چهار ميليون تن توده اتم را به انرژي تبديل مي كند و مقدار بسيار زيادي انرژي گرمايي و نوراني را براي منظومه شمسي آزاد مي كند.
در اين واكنش همجوشي، خورشيد در هر ثانيه چهار ميليون تن از جرمش را از دست مي دهد. به اين ترتيب خورشيد سوختش را در طول حدود پنج ميليارد سال آينده از دست خواهد داد. موقعي كه اين اتفاق رخ دهد خورشيد منفجر مي شود و به يك ابر تبديل مي شود. يك پوسته بسيار بزرگ از گاز كه سياره هاي منظومه شمسي از جمله زمين را ويران خواهد كرد.


خاصيت مغناطيسي خورشيد
خورشيد هم مثل زمين مغناطيسي ست. دانشمندان حوزه مغناطيسي را منطقه اي توصيف مي كنند كه نيروي مغناطيسي در آن حتي با يك قطب نما نيز شناخته مي شود. حوزه مغناطيسي خورشيد فقط دوبرابر حوزه مغناطيسي زمين است.
حوزه مغناطيسي خورشيد در منطقه كوچكي متمركز شده. اين حوزه تأثيراتي را روي سطح خورشيد و جو آن به جا گذاشته. در نتيجه شكل هايي بر روي خورشيد به وجود آمده اند كه ساختمان هاي سرد و تاريكي به نام لكه هاي خورشيدي تا فوران هاي جرم خورشيد را شامل مي شوند.


ذرات تشعشعی
پروتون ها و نوترون ها به شكل باد خورشيدي از خورشيد به همه مسيرها جريان پيدا مي كنند. اين ذرات نزديك زمين هم مي آيند اما حوزه مغناطيسي زمين نمي گذارد به سطح زمين برسند.
اما اين ذرات كه از فوران ها و پرتاب جرم خورشيد ناشي مي شوند, به جو زمين مي رسند. اين ذرات به نام اشعه هاي كيهاني خورشيدي ناميده مي شوند. بيشتر آنها پروتون ها هستند اما ذرات سنگين تري مثل الكترون ها را هم شامل مي شوند. اين ذرات انرژي زيادي دارند. در نتيجه مي توانند براي فضانوردان و ماهواره ها بسيار خطرناك باشند.
موقعي كه اين ذرات به اتم هاي سرد جو برخورد مي كنند به ذرات كم انرژي تري تبديل مي شوند. اما به خاطر اتفاقاتي كه در خورشيد رخ مي دهد همچنان انرژي دارند و مي توانند توفان هاي مغناطيسي يا جاذبه اي را در رابطه با زمين ايجاد كنند كه اين توفان ها مي تواند تجهيزات الكترونيكي روي سطح زمين را مختل كند.

مقايسه خورشيد با بقيه ستاره ها
كمتر از پنج درصد از ستاره هاي كهكشان راه شيري درخشان تر از خورشید هستند يا جرم بيشتري نسبت به خورشید دارند. اما بعضي از ستاره ها بيش از 100000 خورشيد روشني دارند و برخي نيز 100 برابر خورشيد جرم دارند. در مقابل، بعضي از ستاره ها تنها به اندازه يك ده هزارم خورشيد روشنايي دارند. يك ستاره مي تواند هفت صدم جرم خورشيد جرم داشته باشد. ستارگان داغ تري هم نسبت به خورشيد وجود دارند كه خيلي آبي تر از خورشيد هستند و ستارگان سردتري هم هستند كه خيلي قرمزتر از خورشيدند.
سه نسل از ستارگان تا كنون شناخته شده اند. در ميان آنها خورشيد ستاره نسبتاً جواني ست. تفاوت اين سه نسل از ستارگان در عناصر شيميايي سنگين تر از هليوم آنهاست. خورشيد و بقيه نسل جديد ستارگان نسبت به نسل اول ستارگان, عناصر سنگين تر از هليوم بيشتر دارند.




Tuesday 24 July 2007

مقیاس سیارات و خورشید


برای درک بهتر اندازه های سیارات و خورشید در مقایسه بـــــا هم سه شکل در زیر قرار داده شده تا بتوانید بــا مشاهده آنها به درک جامع تری نسبت به منظومه شمسی دست یابید





Monday 23 July 2007

منظومه شمسی



منظومه چیست؟

.
منظومه به مجموعه ای از اجرام سنگین و سیاراتی گفته میشود که همگی به دور یک ستاره در حال گردشند.
ما با منظومه شمسی به خوبی آشناییم. منظومه ای مشتمل از زمین و هفت سیاره اصلی و خورشید. علاوه بر سیارات اجرام کوچک فراوانی در منظومه شمسی گرد خورشید در حرکتند از جمله کوتوله ها، سنگ های آسمانی و ستاره های دنباله دارو همینطور ابرهای نازکی از گازها و غبار که به آنها ابرهای میان سیاره گفته می شود. بیش تر از 100 قمر طبیعی نیز در این منظومه در چرخشند.

به جز خورشید، زمین و ماه اجرام بسیار دیگری نیز وجود دارند که با چشم غیر مسلح قابل رصدند از جمله سیارات عطارد، زهره، مریخ، مشتری و زحل همینطور شهاب سنگ ها و ستارگان دنباله داری که به طور موقت قابل مشاهده اند.
اجرام بسیار زیاد دیگری نیز توسط تلسکوپ ها در منظومه شمسی رصد شده اند.

از سال 1990 ستاره شناسان سیارات زیاد دیگری در اطراف ستاره های دوردست کشف نموده اند. با مطالعه بر روی این اجرام و نحوه گردششان به دور ستاره مرکزی، دانشمندان امیدوارند اطلاعات کلی تر و جامعی در خصوص منظومه ها به دست آورند. برای مثال می دانیم که درمنظومه ما چهار سیاره کوچک با سطوح سخت و نزدیک به خورشید به نامهای عطارد، زهره، زمین و مریخ همینطور چهار سیاره غول پیکر با سطوح غیر جامد گازی در فاصله دورتر از خورشید به نامهای مشتری، زحل، اورانوس و نپتون وجود دارند اما کشف ستاره ای که دارای چندین سیاره غول پیکر گازی که در مدارهای نزدیک به آن ستاره در گردشند مایه حیرت دانشمندان و ستاره شناسان گردید. برای مثال یک سیاره تقریبا به اندازه مشتری حول مداری به دور ستاره 51 پگاسی (51 Pegasi) کشف شده. فاصله مدار این سیاره تا ستاره نسبت به فاصله مدار سیاره عطارد در منظومه شمسی به خورشید، کمتر است.

منظومه شمسی
خورشید بزرگترین و مهمترین جرم آسمانی در منظومه شمسی است که 8/99 درصد جرم منظومه شمسی را به خود اختصاص داده است.بیشتر گرما، نور و انرﮊی لازم برای تشکیل و ادامه حیات توسط خورشید تامین می شود. لایه های بیرونی خورشید داغ و متلاطم است. گازهای داغ و ذرات باردار پیوسته از این لایه به فضا متساطع می شوند. این جریان گازها و ذرات، بادهای خورشیدی را ایجاد می کنند که بر همه چیز در منظومه شمسی می وزند.
طبق قانون کپلر(Johannes Kepler) ستاره شناس آلمانی در اوایل قرن 17 سیارات در مدارهایی بیضی شکل حرکت می‌کنند که خورشید در یکی از کانونهای آن قرار دارد.
چهار سیاره داخلی (نزدیک به خورشید) عمدتا حاوی آهن می باشند. به این چهار سیاره، زمینی ها گفته می شود چون از لحاظ اندازه و ترکیبات بسیار شبیه زمینند. چهار سیاره بیرونی (دورتر از خورشید) گلوله های عظیم گاز هستند. تقریبا بیشتر جرم آنها را هیدروﮊن و هلیم تشکیل می دهد که همین امر باعث گردیده که این سیارات بیشتر شبیه خورشید باشند تا زمین. لایه های زیرین این سیارات ابرهای ضخیم از گازست ولی ممکن است هسته بعضی از آنها جامد باشد.
سیاره ها ی کوتوله یا سیارکها اجرام گرد کوچکی هستند که دور خورشید می چرخند. بر خلاف سیارات این اجرام کوچک نیروی گرانش قابل ملاحظه ای برای تاثیر گذاری بر حرکت اجرام دیگر ندارند. این سیارکها اغلب به همراه دسته هایی از اجرام آسمانی کوچک تر از خود در حرکتند. به عنوان مثال در مداری به نام کمربند اصلی که مابین مدارهای مریخ و مشتری قرار دارد میلیونها جرم کوچک آسمانی و سیاره کوتوله در گردشند.
سیارکهای دیگری نیز در مداری به نام کمربند کایپر(Kuiper)، دورتر از مدار نپتون در گردشند. این مدار یکپارچه مملو از اجرام کوچک نظیر شهاب سنگها و اجرام یخ زده و غیره است. در مقایسه با سیاره ها، اجرام موجود در کمربند کایپر به حرکات و گردش نامنظم درمدار خود گرایش دارند. از جمله سیارکهای موجود در این منطقه می توان به پلوتو و 2003 یو بی 313 (2003 UB313) که از پلوتو بزرگتر است نام برد.
به جز عطارد و زهره بقیه سیارات منظومه شمسی دارای قمر می باشند. سیارات درونی (سیاره های نزدیک به خورشید) قمرهای کمی دارند. زمین یک قمر و مریخ دارای دو قمر کوچک است اما سیارات بیرونی (سیاره های دور از خورشید) با تعداد زیاد قمرهایشان، هر کدام مثل یک منظومه می باشند. مشتری دارای حداقل 63 قمر است. از بین این قمرها، چهار قمر که از همه بزرگترند به نام گالیله (Galileo) ثبت شده اند. این ستاره شناس ایتالیایی د رسال 1610 موفق به کشف آنها با یکی از بدوی ترین تلسکوپ ها شد.
بزرگترین قمر مشتری که بزرگترین قمر موجود در منظومه ما نیز می باشد گانیمد (Ganymede) نام دارد. این قمر از عطارد نیز بزرگتر است. سیاره زحل دارای حداقل 56 قمر می باشد. بـــزرگترین قمر زحل، تیتان (Titan)، جوی ضخیم تر از جو زمین دارد و از عطارد بزرگتر است. اورانوس حداقل 27 قمر دارد و نپتون دارای 13 قمر است. احتمال وجود قمرهای بیشتر حول سیاره های غول پیکر بیرونی که هنوز کشف نشده باشند بسیار زیاد است.
بعضی از سیارک ها و اجرام کوچک آسمانی نیز دارای قمر هستند. پلوتو دارای قمریست که نصف خود این سیاره کوتوله است و " 2033 یو بی 313 " قمری دارد که تقریبا یک هشتم آن است.
حلقه ای از غبار و اجرام کوچک پیرامون همه سیاره های غول پیکر را وجود دارد. حلقه زحل برای ما آشناترین حلقه است اما حلقه های باریکی نیز حول مشتری ، اورانوس و نپتون وجود دارند.
ستاره های دنباله دار، توپهای یخی هستند که ساختمان آنها متشکل از یخ و سنگ است. زمانیکه یکی از این توپهای یخی به خورشید نزدیک می شود، بخشی از یخهای موجود در مرکز آن بخار می شوند این بخار تحت تاثیر بادهای خورشیدی قرار گرفته و به شکل دنباله ای برای توپ یخی در می آید و به این شکل ستاره ای دنباله دار به وجود می آید.
ستاره شناسان ستاره های دنباله دار را در دو گروه اصلی طبقه بندی کرده اند. گروه دوره طولانی، که بیش از 200 سال طول می کشد تا یک دور کامل حول خورشید بزنند و گروه دوره کوتاه که دور خود را در مدت زمانی کمتر از 200 سال طی می کنند.
ستاره های دنباله دار این دو گروه متعلق به دو منطقه متفاوت در منظومه شمسی هستند. ستاره های گروه دوره طولانی در منطقه ای به نام ابر اورت (Oort) مستقرند. ابر اورت نام گروهی از ستاره های دنباله داریست که در فاصله ای دورتر ازمدار پلوتو قرار گرفته اند. نام این منطقه از نام ستاره شناس آلمانی، جان اورت (Jan H. Oort) گرفته شده است. وی برای اولین بار حضور این ابر را اعلام نمود. ستاره های دنباله دار دوره کوتاه در کمربند کایپر هستند. در هر دو منطقه ابر اورت و کمربند کایپر، اجرامی دیده می شود که مربوط به دوره شکل گیری سیارات در منظومه شمسی است.
سیاره های کوچک دیگری نیز در این منظومه حضور دارند که در واقع سنگهای آسمانیند. مدار بعضی از این اجرام بیضی شکل است و به قسمتهای درونی تر از مدار زمین و حتی مدار عطارد نیز می رسند. مدار بعضی دیگر دایره شکل است و در فضاهایی میان مدارهای سیارات بیرونی قرار دارد. بیشتر این اجرام در فضایی به نام کمربند سنگهای آسمانی، در فضایی بین مدارهای سیاره های مریخ و مشتری در حال گردش به دور خورشیدند. این منطقه شامل بیش از 200 سنگ آسمانی می باشد که قطر آنها بیش از 100 کیلومتر(60 مایل) است. دانشمندان تخمین می زنند که بیش از000/750 سنگ آسمانی با قطر بیش از 1 کیلومتر (5/3 مایل) و میلیون ها سنگ کوچک تر در این کمربند وجود دارند. در این منطقه حتی سنگهایی یافت شده که چندین سنگ کوچک تر حول آنها در گردش است.
شهاب سنگهای کوچک نیز گروهی از اجرام فلزی یا صخره ای هستند. زمانیکه این اجرام وارد جو زمین می شوند، رده ای نورانی به جای می گذارند که ناشی از تلاشی و تجزیه آنهاست.
برخی از این اجرام کوچک پس از عبور از جو، به زمین برخورد می کنند. بیشتر این شهاب سنگها اجرامی هستند که در کمربند سنگهای آسمانی تشکیل شده اند. در اواخر قرن بیستم ستاره شناسان شهاب سنگهایی را کشف کردند که از مریخ و ماه می آمدند. خیلی از شهاب سنگها قطعات جدا شده از ستاره ها ی دنباله دارند.
در منظومه شمسی، منطقه ای وجود دارد شبیه به قطره اشک. این منطقه آکنده از ذرات باردار الکتریکی می باشد که توسط خورشید تولید شده اند. دانشمندان هنوز ابعاد دقیق این منطقه را اندازه گیری نکرده اند ولی گمان می رود که وسعت این منطقه از قسمت لبه پایین اشک، حدود 15 بیلیون کیلومتر(9 بیلیون مایل) باشد.
ساختمان منظومه شمسی
بسیاری از ستاره شناسان بر این عقیده اند که منظومه شمسی از غباری بسیار عظیم و دوار به نام غبار خورشید تشکیل شده است. براساس این تئوری، غبار خورشید به سبب گرانش شدید خود متلاشی شده. شمار دیگری از ستاره شناسان وقوع یک ابر نواختر در نزدیکی غبار خورشید را دلیل تلاشی آن می دانند. زمانیکه توده بزرگ غبار خورشید منقبض شد چرخش آن سریعتر گردید و به یک صفحه سیاره ای مبدل شد.
تئوری غبار خورشید معین می نماید ذراتی که در صفحه سیاره ای وجود داشتند با برخورد به یکدیگر به اجرام شبه سیاره یا سیارک ها تبدیل شدند. برخی از این اجرام با یکدیگر ترکیب شده و در نهایت هشت سیاره بزرگ این منظومه را شکل داده اند. بقیه اجرام تشکیل دهنده اقمار، سیاره های کوتوله، اخترک ها و ستاره های دنباله دار بوده اند. همه اجرام بزرگ و کوچک موجود در منظومه شمسی دور خورشید، در یک جهت، و تقریبا در یک صفحه، در گردشند چرا که همه آنها در اصل اعضای یک صفحه بزرگ سیاره ای هستند.
بیشتر مواد و ذرات موجود در غبار خورشید، بر اساس تئوری غبار خورشید، در هنگام انقباض به مرکز این توده کشیده شده و در آن قسمت تحت فشار کافی، منجر به تشکیل خورشید گردیده اند. در این هنگام انفجار های خورشیدی آغاز و بادهای خورشیدی شروع به وزیدن نمودند. این بادها به اندازه ای شدید بودند که عناصر سبک از جمله هیدروﮊن و هلیم را با خود به قسمتهای داخلی منظومه آوردند. شدت این بادها در قسمتهای بیرونی کمتر و در نتیجه اجتماع هیدروﮊن و هلیم در این مناطق بیشتر از بخشهای درونیست و این توجیه مناسبی برای این مسئله می باشد که سیارات درونی کوچک تر و صخره ای هستند ولی سیارات بیرونی غول پیکرند و تقریبا به طور کامل از هیدروﮊن و هلیم تشکیل شده اند.
منظومه های دیگر
ستاره های زیادی دارای صفحه سیاره ای پیرامون خود می باشند که به نظر می رسد این صفحه ها همان سیستم های منظومه ای باشند. در سال 1983 یک تلسکوپ مادون قرمز تصویری از صفحه سیاره ای حول ستاره وگا (Vega)، درخشان ترین ستاره در صورت فلکی لیرا (Lyra) تهیه نمود. این اکتشاف اولین مدرک به دست آمده مبین وجود مجموعه هایی شبیه به منظومه شمسی در نقاط دیگر فضا به حساب می آید. در سال 1984 ستاره شناسان صفحه سیاره ای دیگری پیرامون ستاره پیکتوریس بتا (Beta Pictoris) در صورت فلکی پیکتور(Pictor) مشاهده نمودند.
در اوایل قرن 21 ستاره شناسان بیش از 50 ستاره را کشف کردند که مانند خورشید سیاراتی درحال گردش به دورخود دارند. در اغلب موارد تنها یک سیاره به دور ستاره در گردش دیده شده است که احتمالا سیاره پوشیده از گاز و بدون سطوح سخت است.
منبع: http://www.worldbookonline.com/wb/Article?id=ar518960.


کار همراه با درآمد در اینترنت