Thursday 27 September 2007

ارسطو



ارسطو در سال 384 قبل از میلاد مسیح در یکی از شهرهای مقدونیه متولد شد. در هجده سالگی وارد آکادمی آتن شد و در زمره شاگردان افلاطون درآمد و تا وفات به مدت 20 سال جزء شاگردان او بود. چندین سال مسئول تعلیم اسکندر مقدونی بود. اسکندر به عنوان قدردانی از تعلیمات ارسطو، در محلی به نام لوکایون در حومه شهر آتن حوزه تدریسی برای ارسطو ایجاد کرد تا در آن حوزه به تدریس و تعلیم بپردازد. حوزه تدریس ارسطو تا زمان مرگ اسکندر پابرجا بود. پس از مرگ اسکندر، چون مردم از این پادشاه متنفر بودند، حوزه تدریس ارسطو را که مرتبط به اسکندر می دانستند از بین بردندو ارسطو از آتن مهاجرت کرد و سال بعد در سن 63 سالگی درگذشت. بعضی از تاریخ نویسان معتقدند که ارسطو نوشته های فراوان در تمام علوم داشته اما آنها را تنها برای تدریس شاگردان خود به کار می برده است. در نتیجه، آنچه از ارسطو به ما رسیده است بیشتر نوشته های شاگردان اوست که از کلاس درس او برداشته اند. ارسطو اولین کسی است که برای جهان یک مدل ریاضی تعریف کرد که نه تنها زمین و منظومه شمسی بلکه تمامی جهانی را که آن روز شناخته شده بود در بر می گرفت. مهمتر از آن این که مدل ارسطو از عالم و دانستنی هایی که ارسطو در اختیار بشریت گذاشته بود، نزدیک به دو هزار سال پابرجا بود. در اینجا، به طور مختصر، هیأت ارسطو، آن طور که در کتاب های امروزی ثبت شده است، توضیح داده می شود. باید توجه داشته باشیم که امروز بسیاری از فرض هایی که معروف به هیأت ارسطو – بطلمیوس است، اشتباه تشخیص داده شده است، اما اهمیت این مدل ارسطو از عالم و یا هیأت ارسطو – بطلمیوس آن است که در زمانی نزدیک به 2400 سال قبل ارائه شده است.
ارسطو معتقد بود که در عالم چهار حرکت وجود دارد و این حرکت ها باعث کلیه تغییرات در عالم می شوند. همچنین، عقیده داشت که هر حرکتی ناشی از نقص و برای رسیدن به تکامل است. چهار نوع حرکت ارسطو عبارت اند از : تغییر مکان که همان حرکت معمولی است، تغییر در کمیت یعنی کوچک و بزرگ شدن اجسام، تغییر کیفیت مانند تغییر در حرارت، رنگ و بوی اشیاء و تغییر ماهیت.
ارسطو معتقد بود که عالم کروی است و از کره ها یا افلاک متفاوتی تشکیل شده است که درون یکدیگر فرار دارند. فلک نخستین که تمام افلاک دیگر درون آن قرار دارند در یک مسیر دورانی برگرد محور عالم می چرخد و غیر از حرکت دورانی هیچ گونه حرکت دیگری ندارد. گرچه، این فلک خود متحرک است، برای افلاک دیگر که درون آن قرار دارند حکم محرک را دارد و محرک فلک اول همان علت العلل است که، به عقیده ارسطو، چون به غایت تکامل رسیده ساکن است. بر اساس گفته ارسطو تمام ستارگان ثابت در درون فلک اول قرار دارند. افلاک دیگر که کواکب درون آنها هستند گردشی به دور مرکز عالم دارند که زمین است و این گردشی است به غیر از گردشی که این افلاک براساس فلک نخستین می کنند. او همچنین عقیده داشت که تمام افلاک، غیر از فلک اول، دارای حرکتهای متعدد هستند و این به دلیل این است که هنوز از تکامل کامل بسیار دور هستند. ارسطو معتقد است که آخرین فلک همان فلک ماه است که عالم علوی به آن ختم می شود و بعد از آن عالم سفلی شروع می شود. بنابراین عقیده ارسطو در عالم سفلی، کره آتش، پایین تر از کره هوا، و پایین تر از آن کره آب و خاک هستند. او معتقد بود، که در عالم سفلی حرکات بسیار فراوان هستند و همواره اجسام در حالت تغییر و تبدیل هستند. او معتقد بود که حرکت های روی زمین "ابتدا" و "انتها" دارند و مانند دایره که هر نقطه اش هم ابتدای آن باشد و هم انتهای آن نیست. ارسطو معتقد بود که غیر از عناصر چهارگانه آب ، آتش، خاک و هوا عنصر پنجمی وجود دارد که او آن را به منزله جوهر خالصه عناصر چهارگانه دیگر فرض می کرد. شاید، این همان چیزیاست که در فیزیک به نام "اتر" موسوم شده است. موجودیت "اتر" را نه به عنوان یک موجود مادی بلکه به عنوان فضایی برای حرکت نور قبول کرده بودند. از نظر ارسطو جهان محدود و متناهی است و حرکت تنها در درون فلک اول صورت پذیر است. ارسطو معتقد است که در عالم جای خالی وجود ندارد و هنگامی که اجسام حرکت می کنند جای خود را با یکدیگر عوض می کنند، نه این که جای خالی را پر کرده و یا جای اولیه آنها خالی شود. او حرکت را طبیعی و جبری می خواند و عقیده داشت که وقتی جسم در مکان طبیعی خود باشد ساکن است و زمانی که از مکان طبیعی خود خارج شود به حرکت در می آید. حرکت طبیعی، حرکتی است که اجسام برای بازگشت به مکان طبیعی خود می کنند. حرکت جبری، حرکتی است که اجسام را از مکان طبیعی خود خارج می کند. به عنوان مثال، آب و خاک که به طرف بالا می روند ناشی از حرکت طبیعی آنها است. اما اگر مثلاً هوا به سمت پایین بیاید آن وقت ناشی از حرکت جبری است. در مورد زمان عقیده ارسطو این بود که زمان امری است ذهنی و نتیجه حرکت دورانی فلک اول است که ما در ذهن خود به صورت اعداد نامتناهی 1 ، 2 ، 3 ، ... نشان می دهیم.
منبع : سیری کوتاه در سرگذشت عالم – دکتر علی بهفروز – فصل هفتم : پایه گذاران فیزیک و نجوم

No comments:

کار همراه با درآمد در اینترنت